تعريف شايستگي محوري در ادبيات پژوهشي(دکترخوش خلق)
تعريف شايستگي محوري در ادبيات پژوهشي
همانطور كه در مقاله ي "جایگاه شایستگی محوری در سند تحول بنیادین آ.پ و برنامه ی درسی ملی "ذكر شد در مباني نظري اسناد تحول بنيادين و برنامه درسي ملي عنصر شايستگي محوري از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد لذا لازم است در طراحي تمام ابعاد نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران بويژه ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به آن تاكيد جدي شود
در ادبیات پژوهشی برای تعریف سازه ی شایستگی از رویکرد متفاوتی استفاده شده است که آن ها را می توان در 4 طبقه ی: الف) رویکرد مبتنی برعملکرد دریافت یا موقعیت ها؛ ب) رویکرد مبتنی بر کسب پیامدها؛ ج)رویکرد مبتنی برمهارت های ویژه و ه) رویکرد مبتنی برفرآیند تقسیم بندی کرد
الفـ رویکرد مبتنی برعملکرد در موقعیت ها:
در اين رويكرد شایستگی به معنای توانایی انتقال دانش و مهارت به موقعیت های جدید است..به اعتقاد فیشر و مارتیز (1994) شایستگی با عملکرد موثر فرد درون یک محیط خاص در ارتباط است. مالدر نیجهوف و بوینکرهوف(1995) شایستگی را توانایی شخصی برای مواجه شدن با چالش ها محیطی تعریف کردند. چیتام و وجی ورز (1996) شایستگی را توانایی انجام موفقیت آمیز یک فعالیت و تکلیف در موقعیت ها براساس سطوح عملکرد مورد انتظار تعریف می کنند. روبل وفاین گال(2011) شایستگی را" دانش، مهارت، نگرش و دیگر ویژگی های مرتبط با انجام یا تکمیل یک تکلیف در موقعیت ها و نه فقط دانش"تعریف می کنند.. در تعریفی دیگر "شایستگی شامل دانش و مهارت اساسی نگرش های مورد نیاز برای عملکرد موقعیت آمیز و کارآمد در یک تکلیف یا موقعیت واقعی زندگی است (سامر ،2011)
ب )رویکرد مبتنی برکسب پیامدها
در اين رويكرد شایستگی به معنای توانایی کسب اهداف کلان و خرد پیش بینی شده در نظام آموزشی است. کمب(1998) شایستگی را توانایی تولید محصول با توجه به اهداف کلان و خرد تعریف می کنند. از نظرتریندو(2008) شایستگی توانایی کاربرد دانش و مهارت برای تولید پیامدهای مورد انتظار است.
ج)رویکرد مبتنی برمهارت ویژه
بلیز(1997) شایستگی را مهارت یا مجموعه ای از مهارت های ویژه که در موقعیت مشخصی به کار می رود تعریف می کند. در واقغ شایستگی مهارت ترکیب دانش با دیگر مهارت های مرتبط به منظور انتقال آموخته ها به دیگر موقعیت ها است.
ه) رویکرد مبتنی برفرآیند
کاکس و بیال(1997) شایستگی را فرایند یادگیری توانایی که باعث می شود یادگیرنده به چالش ها و مسایل موجود در یک نظام اجتماعی خاص پاسخ کارآمد نشان دهد تعریف می کند.
با توجه به تعاریف ذکر شده می توان گفت شایستگی مهارت و توانایی یادگیرنده در انجام موفقیت آمیز عملکرد در یک حیطه ی یادگیری در درون موقعیت های زندگی است . در برنامه ی جامع Deseco(1) (تعریف و انتخاب شایستگی ها: بنیاد های مفهومی و نظری) از مفهوم شایستگی تعریف بسیار جامع و علمی (طوری که اکثر تعاریف را در برگرفته و برعنصر سازنده گرایی این مفهوم تاکید شود) ارایه شده است. در این تعریف آمده است شایستگی "نظامی از توانایی ها و ساختارهای ذهنی است که با بسیج و هماهنگ کردن دانش، مهارت ها( شناختی ـ کاربردی) و نیز رفتارهای اجتماعی چون نگرش ها، هیجان ها، ارزش ها و انگیزه های یادگیرنده امکان نشان دادن یک عملکرد موفقیت آميز سازمان یافته را در موقعیت های چالش زای زندگی فراهم می کند." در این تعریف ، شایستگی توانایی ذهنی محسوب می شود که یادگیرنده در پاسخ به نیازها و چالش های محیطی با به کار بستن مستمر دانش، مهارت ها و نگرش در موقعیت های واقعی آن را شخصاٌ می سازد..
خوشبختانه با تلاش متخصصان و صاحبنظران متولي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش ونیز سند برنامه درسی ملی ، اهداف كلان آرماني با دقت تبيين و تعريف شده است. براي نمونه در بند ب مربوط به راهكار 1-1 اولين هدف عملياتي سند يعني پرورش تربيت يافتگان آمده است: "در طراحي، تدوين محتوا و اجراي برنامهي درسي بايد رويكرد فرهنگي- تربيتي و شايستگيهاي پايهي دانش آموزان حاكميت داشته باشد". اصطلاحات تربيت، و تعریف شايستگيهاي پايه و ابعادآن در مباني نظري سند تحول بنيادين و سند برنامه درسی ملی به صورت روشن و علمي تبيين و تعريف شده است كه با مراجعه به آن ميتوان نتایج يادگيري (learning outcome) مشخص كرد. در ادامه به ذکر تعریف این اصطلاحات اشاره می شود.
1) چیستی مفهوم تربیت در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش
در مبانی نظری سند تحول بنیادین موضوع تربیت شامل آن دسته از تدابیر و فعالیت های اجتماعی هدفمندی است که از سوی انسان های نسبتا"رشد یافته به منظور رشد و اصلاح پایداری همه ی جنبه های فردی و جمعی وجود دیگر افراد آدمی و طبیعتاً به اشکال مختلف نسبت به مخاطبان گوناگون در طول زندگی ایشان انجام می شود (ص 1۲8)
1ـ1) تعریف مهوم تربیت
فرایندی تعالی جویانه، تعاملی، تدریجی، یکپارچه و مبتنی بر نظام معیارهای اسلامی که به منظور هدایت افراد جامعه به سوی آمادگی برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ی ابعاد، زمینه های مناسب تکوین و تعالی پیوسته هویت ایشان را در راستای شکل گیری و پیشرفت جامعه ی اسلامی فراهم می آورد. (سند ملی، ص 7) "بنابراین تربیت را باید عملی جامع و یک پارچه، تدریجی، هماهنگ، فراگیر و همیشگی و مشتمل بر تمام فرایندهای زمینه ساز تحول اختیاری و آگاهانه آدمی دانست که به صورت امری واحد، با تکوین و تعالی پیوسته و یک پارچه ی تمام ابعاد فردی و اجتماعی وجود انسان، به منزله ی یک کل سروکار دارد."مبانی نظری سن ص 146).
2ـ1) تعریف تربیت رسمی و عمومی در مبانی نظری سند تحول بنیادین
بخشی از جریان تربیت که به شکل سازمان یافته شده، قانونی، عادلانه، همگانی و الزامی در مدرسه با محوریت دولت اسلامی و مشارکت فعال دیگر ارکان تربیت صورت می پذیرد و با تاکید بر وجوه مشترک انسانی(انسانی، اسلامی، ایرانی) در پی آن است که تا آنان به مرتبه ای از آمادگی را برای تحقق حیات طیبه در ابعاد گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی بدست آورند.
3ـ1) هدف مشترک تربیت رسمی و عمومی
اهداف مشترک تربیت رسمی و عمومی آن دسته از شایستگی های پایه است که عموم افراد باید آن را کسب کنند. این شایستگی در راستای تکوین و توسعه ی هویت متر بیان و شکل گیری و اعتلای جامعه ی صالح براساس نظام معیارهای اسلامی توسط متر بیان کسب می شوند. جریان تربیت رسمی و عمومی به دنبال تحقق شایستگی های مشترک در آحاد جامعه است تا با توجه به انواع تربیت در ساحت های شش گانه ی تربیت بیان شود (مبانی نظری سند ملی، ص 266)
4ـ1) تعریف شایستگی های پایه و ساحت های شش گانه در سند تحول بنیادین
در سند ملی مفهوم شایستگی های پایه مجموعه ای ترکیبی از صفات و توانمندی های فردی و جمعی ناظر به همه جنبه های هویت (عقلانی، عاطفی، ارادی و عملی) و نیز تمام مولفه های جامعه براساس نظام معیارهای اسلامی است که متربیان برای دستیابی به مراتب طیبه برای درک موقعیت خود و دیگران و عمل فردی و جمعی برای بهبود مستمر آن، باید این گونه صفات و توانمندی ها را کسب کنند (ص8). «کسب شایستگی ناظر به عمل آگاهانه و اختیاری متربیان طی فرایند مستمر تربیت است که ایشان در زمینه های معرفتی، انگیزشی، ارادی و عملی فراهم شده از سوی مربیان، برای تکوین و تعالی پیوسته ی هویت فردی وجمعی خویش در راستای شکل گیری و پیشرفت جامعه صالح انجام می دهند (ص 138).
در فرایند کسب شایستگی های فردی و جمعی در جریان تربیت لازم است ویژگی های زیر مورد توجه و تاکید شود:
1ـ موقعیت محوری (شکل گیری تحت تأثیر موقعیت و در تعامل با عناصر موقعیت)
2ـ جامع و ترکیبی (پرهیز از فروکاستن آن به حوزه ی دانش محض، گرایش، میل یا مهارت عملی صرف و اجتناب از مواجهه ی تجزیه نگر )
3ـ متربی محور(یادگیرنده محور)
4ـ مداوم(توجه به روند مستمر تکوینی و تعالی هویت و شکل گیری و پیشرفت جامعه ی صالح)
5ـ آگاهانه وارادی( متناسب با رشد و آمادگی یادگیرندگان)
6ـ تکیه بر نظام معیار اسلامی (مبانی نظری سند ، ص 138)
شایستگی های فردی و جمعی(عقلانی، عاطفی، ارادی و عملی) لازم جهت درک و اصلاح مداوم موقعیت خویش و دیگران براساس انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری نظام معیار اسلامی را می توان با توجه اهداف ساحت های ششگانه ی تربیت بیان کرد(مبانی نظری سند، ص 154). در واقع در تربیت رسمی و عمومی انتظار براین است شایستگی های پایه در ساحت های ششگانه ی زیر کسب شود.
1)اهداف ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی
· پذیرش آزادانه و آگاهانه دین اسلام( به عنوان آیین زندگی و مبانی نظام معیار) برای تکیه بر آن، جهت تکوین و تعالی پیوسته هویت خود در راستای تشکیل جامعه صالح و پیشرفت مداوم آن
· تلاش مداوم جهت ارتقای ابعاد معنوی وجودی خویش و دیگران از طریق برقراری ارتباط با خداوند (عبادت و تقید به احکام دینی) و دعوت سایرین به دینداری و اخلاق مداری؛
· خودشناسی و دیگر شناسی برای پاسخ گویی مسئولانه به نیازها، محدودیت ها و پیشرفت ظرفیت های وجودی خویش و دیگران از طریق درک و اصلاح موقعیت خود و دیگران براساس نظام معیار اسلامی
· تلاش پیوسته برای خودسازی و اصلاح دیگران براساس نظام معیار اسلامی از طریق مهار غرایز طبیعی، تعدیل عواطف و تمایلات، تقویت اراده و خیشتن داری، حفظ کرامت و عزت نفس، کسب صفات و فضایل اخلاقی، پیش گیری از تکوین صفات و رذائل غیراخلاقی و امر به معروف و نهی از منکر
· تلاش پیوسته برای حضور مؤثر و سازنده دین و اخلاق در تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی با التزام عملی به نظام معیار اسلامی(تقید عملی به احکام و ارزش های اسلامی و رعایت اصول و آداب اخلاقی در زندگی روزمره )
2) اهداف ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی
· بازشناسی، حفظ و اصلاح آداب، رسوم، هنجارها و ارزش های جامعه در پرتو نظام معیار اسلامی
· درک مناسب موقعیت اجتماعی و سیاسی خود و جامعه و مواجهه خردمندانه با تحولات اجتماعی و سیاسی براساس نظام معیار اسلامی، به منظور ساختن آینده ای روشن و تاثیرگذاری برآینده خود و جامعه در سطح ملی و جهانی
· توسعه آزادی و مرتبه وجودی خویش و دیگران در پرتو درک و اصلاح موقعیت اجتماعی خود و دیگران(اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان، همکاران و همشهریان و هموطنان و ...) برقراری رابطه سازنده و مناسب با ایشان براساس نظام معیار اسلامی و کسب صفاتی جمعی نظیر احسان، مهرورزی، انصاف، خیرخواهی، بردباری، وفاق، همدلی و مسالمت جویی
· آمادگی جهت تشکیل خانواده و حفظ و تداوم آن به مثابه مهم ترین نهاد تحقق بخش جامعه صالح براساس ارزش های نظام معیار اسلامی
· تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی و کسب شایستگی هایی نظیر رعایت قانو، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی و پاسداشت ارزش های اجتماعی در جهت شکل گیری جامعه صالح و پیشرفت مداوم آن براساس نظام معیار اسلامی
· بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی، همراه با توجه به نیازهای حال و آینده جامعه و تلاش جهت تحقق امت واحده اسلامی براساس نظام معیار اسلامی
· تلاش برای ارتقای ابعاد مشترک (انسانی، اسلامی، ایرانی) هویت خویش به طور یکپارچه و براساس نظام معیار اسلامی
· مشارکت جمعی موثر در حیات اجتماعی و سیاسی با رعایت اصول حق طلبی، حفظ کرامت و عزت، ظلم ستیزی، عدالت خواهیف کسب و حفظ استقلال همه جانبه، مراعات حقوق و آزادی های مشروع دیگران، پیشرفت مردم سالاری دینی، بسط عدالت اجتماعی، حفظ وحدت و تفاهم ملی، تعامل میان فرهنگی و تفاهم بین المللی براساس نظام معیار اسلامی
اهداف ساحت تربیت زیستی و بدنی
· درک معنای پدیده ها و هدف رویدادهای طبیعت/ هستی برای دست یابی به درک کلی از جهان هستی و جایگاه خویش در آن براساس نظام معیار اسلامی
· رمزگشایی و رمزگردانی از پدیده های آشکار و پنهان طبیعت/ هستی و ابراز آن به زبان هنری
· پرورش حواس و قدرت تخیل برای بازخوانی فطرت الهی خویش و دریافت تجلیات حقو در سراسر طبیعت / هستی با توجه به نظام معیار اسلامی
· درک زیبایی های جهان آفرینش به منزله مظاهر جمال و کمال الهی و ارتقای ذائقه زیباشناسانه خود
· زیباسازی محیط زندگی و پیراستن آن از انواع زشتی های معنوی، اخلاقی و زیست محیطی
· بهره گیری از قدرت تخیل خود در خلق آثار هنری با هدف حفظ و تعالی میراث هنری در سطح ملی و جهانی
5) اهداف ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای
· تدبیر امرمعاش و زندگی اقتصادی با درک موقعیت اقتصادی خود و جامعه و تلاش برای بهبود پیوسته آن از طریق مشارکت سازنده در فعالیت های اقتصادی متناسب براساس نظام معیار اسلامی
· درک و فهم مسائل اقتصادی خود و جامعه (در زمینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی) و رعایت الگوهای ملی تولید، توزیع و مصرف منابع، کالاها و خدمات، با توجه به نظام معیار اسلامی
· مراعات قوانین واحکام معاملات و التزام به ارزش های اخلاقی و رعایت حق، عدالت و انصاف در روابط اقتصادی با دیگران براساس نظام معیار اسلامی
· کسب شایستگی های لازم جهت تکوین و تعالی مداوم هویت حرفه ای و انتخاب آگاانه شغلی متناسب با توانایی ها و علائق خود و فعالیت در آن حرفه در جهت رفع نیازهای فردی و اجتماعی و کمک به منافع شخصی و ملی، براساس نظام معیار اسلامی
· تلاش فردی و جمعی برای تحقق غنا، کفاف، عمران، رشد و استقلال اقتصادی، حفظ و پیشرفت ثروت ملی، افزایش بهره وری، تأمین رفاه عمومی و بسط عدالت اقتصادی و شناسایی عوامل فقر، فساد و تبعیض و تلاش جهت مقابله با آن ها در سطح ملی و جهانی در جهت تشکیل جامع صالح و پیشرفت مداوم آن، براساس نظام معیار اسلامی
اهداف ساحت تربیت علمی و فناوری
· شناخت و بهره گیری از نتایج تجارب متراکم بشری در حوزه علم و فناوری(فهم و درک دانش های پایه و علوم کاربردی، کسب مهارت دانش افزایی، کسب دانش، بینش و تفکر فناورانه برای بهبود کیفیت زندگی، به کارگیری شیوه تفکر علمی و منطقی و داشتن تفکر انتقادی در مواجهه با مسائل زندگی) براساس نظام معیار اسلامی
· بهره گیری و ارزیابی از یافته های علمی و فناورانه و ایجاد خلاقیت و نوآوری در آن ها جهت کشف صورت های جدید واقعیت یا خلق روش ها و ابزارهای نوین برای وصول به اهداف متعالی در چهارچوب نظام معیار اسلامی
· برنامه ریزی و اجرای آگاهانه فعالیت های علمی پژوهشی برای دست یابی خود و جامعه به آینده مطلوب برمبنای نظام معیار اسلامی
· برقراری ارتباط سازنده با طبیعت از طریق شناخت و استفاده از طبیعت با هدف تکریم، تسخیر، آبادانی و آموختن از آن بای ایفای نقش سازنده در فعالیت های علمی در سطح ملی و جهانی براساس نظام معیار اسلامی
· درک و کشف و تفسیر پدیده ها و رویدادهای طبیعی در جهت رمزگشایی و رمزگردانی از آن ها به منزله مخلوقات و آیات الهی در پرتو نظام معیار اسلامی
5ـ1) تعریف شایستگی پایه و حوزه های یازده گانه ی یادگیری در سند برنامه درسی
در سند برنامه درسی تعریف صریح و مدونی از شایستگی ارایه نشده است. در این سند از مفاد بندهای 5، 6، 7، 8، چنین استنباط می شود که انتظار می رود یادگیرنده در حوزه های 11 گانه یادگیری از لحاظ عناصر پنج گانه عقلی، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی به حد شایستگی برسد طوری که بتواند موقعیت خود را نسبت به خود، خدا، دیگر انسان ها و نظام خلقت به درستی درک اصلاح کنند.
در الگوی هدف گذاری پنج عنصر عقل، ایمان، علم، عمل و اخلاق در چهار عرصه ارتباط دانش آموز با خود، خدا، خلق و خلقت به صورت بهم پیوسته و با محوریت ارتباط با خدا تبیین و تدوین می شود. در میان عناصر پنج گانه، عنصر تعقل جنبه ی محوری دارد سایر عناصر چهارگانه پیرامون آن تعریف و تبیین می شود که هر کدام از آن ها نیز دارای مراتب معینی است (ص 15 و 6. سند برنامه درسی ملی)
حوزه های 11 گانه تربیت و یادگیری شامل 1) حکمت و معارف اسلامی 2) قرآن و عربی 3) زبان و ادبیات فارسی 4) فرهنگ و هنر 5) سلامت و تربیت بدنی 6) کار و فن آوری 7) علوم انسانی و مطالعات اجتماعی 8) ریاضیات 9)علوم تجربی 10) زبان های خارجی 11) آداب و حمایت های زندگی و بنیان خانواده است. اهداف هر یک از حوزه های یادگیری با توجه به منابع الف) اهداف دوره های تحصیلی ب ) شایستگی های پایه ج) اهداف خاص حوزه های یادگیری و اهداف مرتبط با سایر حوزه ها خواهد بود (ص سند برنامه درسی ملی) .از این رو برای تدوین برنامه های درسی هر یک از حوزه های یادگیری لازم است به ترتیب سه نوع هدف یعنی1) اهداف دوره های تحصیلی در قالب استانداردهای معتبر ؛2) اهداف خاص حوزه های یادگیری (اهداف پایه و موضوع درسی برای طراحی و برنامه درسی) 3) اهداف مرتبط با سایر حوزه ها برای دوره های آموزش عمومی و متوسطه پیش بینی و نوشته شود. براساس رای شورای عالی آموزش و پرورش اهداف دوره های تحصیلی باید با استناد به ساحت های شش گانه مندرج در مبانی نظری سند تحول بنیادین تهیه و نوشته شود.
نتیجه گیری:
درارتباط با تعيين اهداف آرماني تعليم و تربيت رسمي و عمومي حداقل چهار ویژگی زیر بنایی را ميتوان استنباط و مشخص كرد:
1- تربيت متربياني با هويت مشترك و يكپارچه طوري كه از موقعيت خود و ديگران در جامعه درك مستمر داشته و بوسيلهي آنان حيات طيبه تحقق يابد.
2- تربيت چنين متربياني مستلزم توجه به كسب شايستگي پایه آنان در حوزه های یازده گانه یادگیری ذیل ساحتهاي ششگانه ذكر شده براساس معيارهاي اسلامي است.
3- کسب شایستگی های پایه در حوزه های یازده گانه یادگیری ذیل ساحتهاي ششگانه موقعیت محور
( وابسته به موقعیت های واقعی زندگی )و یادگیرنده محور بوده ، به صورت جامع یعنی در قالب یک رفتار سازمان یافته و یکپارچه باشد.
4- برنامهي درسي لازم است طوري طراحي و تدوين شود كه براساس رويكرد فرهنگي و تربيتي (مبتني بر معيارهاي اسلامي) فرصت های رسيدن به شايستگيهاي پايه در حوزه های یازده گانه یادگیری ذیل ساحتهاي ششگانه را در متربيان فراهم آورد.
همانطور كه ملاحظه مي شود با توجه به اينكه در مباني نظري اسناد تحول بنيادين و برنامه درسي ملي عنصر شايستگي محوري از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد لازم است در طراحي تمام ابعاد نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي به آن تاکید شود
برنامه درسی شایستگی محور
در مبانی نظری سند تحول بنیادین برنامه در سی به مجموعه فرصت های تربیتی نظام مند و طرح ریزی شده و نتایج مترتب بر آن ها اطلاق می شود که متربیان برای کسب شایستگی های لازم جهت درک و اصلاح موقعیت بر اساس نظام معیار اسلامی در معرض آن ها قرار می گیرند تا تا با تکوین و تعالی پیوسته هویت خویش مرتبه قابل قبولی از آمادگی برای تحقق حیات طیبه در همه ی ابعادرابه دست آورند .(مبانی نظری سند ص 372).در مبانی نظری تحول بنیادین تاکید شده است رویکرد زیر نظام برنامه درسی باید موقعیت محور و یکپارچه نگر بوده(همان منبع ص 374) ؛ سازماندهی محتوا باید با اتکا بر رویکرد تلفیقی و مساله محور و تاکید بر مفاهیم ،مهارت و ایده های اساسی در هر یک از ساحت های تربیت صورت گیردتا فرصت تجربیات دست اول برای کسب شایستگی ها جهت درک و اصلاح مداوم موقعیت از سوی متربیان را فراهم کند (همان منبع ص 376).
به استناد مبانی نظری سند تحول بنیادین در یک نظام تعلیم و تربیت شایستگی محور لازم است برنامه درسی متناسب با اصول زیر تدوین شود
1ـ نتایج یادگیری شایستگی با اتکا بر رویکرد تلفیقی به صورت عملکرد یا رفتار سازمان یافته و یکپارچه تعریف شود نه به صورت رفتارهای منفصل از یکدیگر
2ـ از تنوع و دامنه ی وسیعی از محتوا و منابع فراتر از کتاب های درسی برای خلق فرصت های یادگیری استفاده شود.
3ـ روش های آموزشی برای یادگیرنده فرصت هایی فراهم کنند تا او متناسب با نتایج یادگیری مرتبط با هریک از حوزه های یازده گانه ی تربیت به انجام تکلیف در موقعیت های مساله زای واقعی ، خود سنجی و ترکیب یکپارچه ی دانش، مهارت و جنبه ی عاطفی به صورت شبکه های غیر خطی درون ارتباطی پیچیده اقدام کند.
4ـ ارزشیابی از شایستگی کسب شده یا عمکرد مورد انتظار در موقعیت های مساله زای واقعی یا مشابه با واقعیت اجرا شود.
جدول مقایسه ای زیر تفاوت های یک برنامه درسی سنتی (رفتارگرا) و شایستگی محور را نشان می دهد.
|
برنامه درسی عناصر آموزشی |
سنتی |
شایستگی محور |
|
مفهوم دانش |
تجزیه ی دانش به اهداف رفتاری منفصل از یکدیگر، به حفظ سپاری آن ها و تاکید بر تفکر سطح پایین |
تاکید بر ترکیب یکپارچه ی دانش، مهارت، در قالب شبکه های درون ارتباطی و تشویق یادگیرنده به کاووش و حل مساله برای ساخت شبکه های مرتبط |
|
محتوا |
اهداف رفتاری دروس به صورت خطی آموخته می شود |
محتوای حوزه های یادگیری با یکدیگر به صورت افقی و عمودی ترکیب می شود |
|
منابع آموزشی |
کتاب درسی، راهنمای معلم و دیگر منابعی که محدود به هدف های رفتاری است |
علاوه بر استفاده از منابع رسمی از دیگر منابع غیررسمی مرتبط استفاده می شود |
|
رویکرد نسبت به مساله |
دانش آموزان به حل مسایل که در کتاب است اقدام می کنند. دامنه ی این مسایل نیز بسیار محدود است |
دانش آموزان به صورت فردی یا گروهی با مسایل واقعی زندگی یا مشابه با واقعیت ها مواجه شده و نسبت به تولید راه حل یا محصول اقدام می کنند |
|
روش های آموزشی |
سخنرانی ، نمایش ، گروه بندی کلاس با محوریت معلم؛ تمرین یا کوئیزهای ـ معلم محور |
تمرکز بریادگیری اکتشافی هدایت شده، مشارکت گروهی در حل مسایل واقعی ـ یادگیرنده محور |
|
روش های ارزشیابی |
سنجش غیرمستقیم رفتار با استفاده از آزمون های مداد ـ کاغذی، فرم های مشاهده ی رفتار |
سنجش عملکرد در موقعیت های واقعی یا مشابه با واقعیت به همراه اجرای خود سنجی |
تعریف نتیجه یادگیری در برنامه درسی شایستگی محور
در منابع سنجش و اندازه گیری از نتیجه یادگیری (برون داد) تعاریف متعدد ولی مشابهی ارایه شده است که به برخی از آن ها به شرح زیر اشاره می شود.
ـ نتیجه یادگیری به معنای " بیان آنچه که انتظار می رود یادگیرنده در پایان یک دوره ی زمانی آموزش بداند، بفهمد و نشان دهد" است (1).
ـ نتیجه یادگیری به دانش، مهارت و توانایی که انتظار می رود یادگیرنده پس از گذراندن یک دوره ی معین از تجربه های آموزشی کسب کند اشاره دارد (2)
اکثر تعاریف مربوط به نتیجه یادگیری مبتنی بر رویکرد رفتاری است. رفتارگراها نتیجه ی یادگیری را به صورت "رفتارهای منفصل قابل مشاهده و اندازه گیری تعریف می کنند که انتظار می رود یادگیرنده در پایان اجرای یک برنامه یا تجربه ی آموزشی کسب کند". در نظام تعلیم و تربیت شایستگي محور نتیجه ی یادگیری براساس عنصر سازنده گرایی تعریف می شود. در سازنده گرایی ،یادگیری به صورت رفتار سازمان یافته، هدفمند و کلیت گرا تعریف می شود. در نظریه سازنده گرایی نتیجه ی یادگیری به معنای "شایستگی هایی است که انتظار می رود یادگیرنده در پایان فرایند یادگیری کسب کند" تعریف می شود.
در نظریه ی سازنده گرایی نتیجه یادگیری نه به صورت رفتار های منفصل بلکه به صورت "عملکرد" که از ترکیب یکپارچه ی دانش، مهارت و نگرش در موقعیت های مساله زای زندگی تشکیل شده است تعریف می شود. بنابراین با توجه به موارد ذکر شده، در یک نظام تعلیم و تربیت شایستگي محور نتیجه یادگیری را می توان "شایستگی کسب شده یا عملکردی که انتظار می رود یادگیرنده در پایان یک برنامه ی آموزشی با ترکیب یکپارچه ی دانش، مهارت و جنبه های عاطفی- نگرشی هریک از حوزه های یادگیری در یک موقعیت واقعی نشان دهد" تعریف کرد.
در این تعریف هم محتوا(یا آنچه که باید آموزش داده شود) و هم شاخص اندازه گیری شایستگی یعنی عملکرد به خوبی مشخص شده است. در رویکرد رفتاری محتوای نتیجه یادگیری و روش های اندازه گیری آن برحسب نظام طبقه بندی بلوم مشخص وتعریف می شود
در رویکرد رفتاری، فرایند یادگیری با اصل شکل دهی یادگیری یعنی تقویت تفکیکی و تقریب های متوالی تعریف می شود. در این رویکرد پس از تعریف نتایج یادگیری برحسب رفتارهای منفصل و قابل اندازه گیری، آن خرده پاسخ هایی که به نتیجه یادگیری نزدیک هستند تقویت شده و دیگر خرده پاسخ های ناهمساز با نتیجه ی یادگیری تقویت نمی شوند. در فرایند چنین تقویت هایی به تدریج رفتار یا نتیجه ی یادگیری مورد انتظار شکل یافته و ایجاد می شود. بنابراین در رویکرد رفتاری فرایند یادگیری "به مجموعه گام ها یا مراحلی که یادگیرنده تحت تاثیر تقویت کننده ها خرده پاسخ های مناسب با نتیجه ی یادگیری را به یکدیگر پیوند می دهد تا رفتار مورد انتظار را در خود شکل دهد" اطلاق می شود.
با توجه به اینکه در رویکرد سازنده گرایی نتایج یادگیری به صورت عملکرد یا رفتار یکپارچه و هماهنگی از دانش، مهارت و جنبه های عاطفی برحسب موقعیت تعریف می شود. فرایند یادگیری شامل تولید شبکه های درون ارتباطی (روان بنه) بین1ـ عناصر عملکرد با یکدیگر در موقعیت و 2ـ عملکرد با مراحل تحول شایستگی است.
در رویکرد رفتاری "فرایند یادگیری یا شکل دهی رفتاری به صورت موازی یا خطی است ولی در رویکرد سازنده گرایی فرایند یادگیری عملکرد به صورت شبکه ای یا غیرخطی است. بدین معنا که در رویکرد سازنده گرایی یادگیرنده برای کسب مراحل پایین شایستگی لازم است با استفاده از دانش و تجربه قبلی یک شبکه ی درون ارتباطی بین دانش بیرونی و درونی تولید کند سپس با استفاده از این شبکه درونی، مرحله ی بالاتر شایستگی را در این شبکه درون سازی کرده؛ ساخت ذهنی را به تدریج پیچیده تر نماید.
بنابراین با توجه به موارد ذکر شده در نظام تعلیم و تربیت شایسته محور به استناد الگوی مراحل 5 گانه ی تحول شایستگی فرایند یادگیری را می توان به معنای" کلیه ی مراحلی که یادگیرنده برای رسیدن به نتیجه یادگیری یعنی شایستگی کسب شده یا عملکرد مورد انتظار با استفاده از مهارت های شناختی و فراشناختی 1) اطلاعات دریافتی را ادراک؛ 2) دانش را تولید؛ 3)آن را در موقعیت اجرا(دانش نحوه ی اجرای مهارت)؛ 4) دانش و مهارت را در موقعیت های تمرینی مشابه با واقعیت با جنبه های عاطفی ترکیب و یکپارچه و 5)آن را در موقعیت های معین ویا در دیگر انواع موقعیت های جدید انتقال می دهد " تعریف کرد.
آموزش به کلیه ی تدابیر و فعالیت های اطلاق می شود که هدف آن تسهیل در یادگیری یادگیرندگان است. براساس اصول و مفروضه های نظریه سازنده گرایی، یادگیرندگان زمانی به ساخت دانش یا شبکه های درون ارتباطی پیچیده اقدام می کنند که در جریان یادگیری مشارکت مستقیم داشته و با یک موقعیت محیطی چالش زا تعامل معنادار برقرار کنند. روش های آموزشی سازنده گرایی تحت عناوینی چون روش های آموزشی مسأله محور، کاووش محور، مشارکتی و موقعیت محور طبقه بندی می شود . این روش ها بر اصول و مفروضه های یادگیری سازنده گرایی که قبلاً در این سند ذکر شده است استوار است. در یک برنامه درسی شایسته محوربرای یادگیری عملکرد از سه روش آموزشی مسأله محور، مشارکتی و کاووش گری بیشتر استفاده می شود.
1ـ یادگیری مشارکتی: دانش آموزان با یکدیگر در گروه های کوچک برای رسیدن به هدف های ویژه همکاری می کنند. مشارکت باید با همسالان انجام گیرد. معلمان این فرصت را برای دانش آموزان فراهم می کند تا آنان به صورت گروهی دانش و مهارت های خود را با یکدیگر ترکیب کرده و تکلیف معینی را انجام دهند. دانش آموزان به موازات انجام تکالیف در موقعیت های واقعی یا مشابه با واقعیت این فرصت را پیدا می کنند تا در تعامل با دیگر همسالان به ساخت یا تولید شبکه های ارتباطی بین دانش، مهارت، مفاهیم، جنبه های عاطفی نایل آیند.
2ـ یادگیری کاووش محور: دانش آموزان به صورت انفرادی یا گروهی به انجام پروژه های تحقیقی اقدام می کنند. آنان فعالانه به تولید حدس یا فرضیه برای مسایل، مشاهده، جمع آوری شواهد، تحلیل و ترکیب اطلاعات و حل مسأله اقدام می کنند.
3ـ روش آموزشی مساله محور یک رویکرد متمرکز بر یادگیرنده است. در این رویکرد یادگیرنده با کاربرد دانش و مهارت آموخته شده در یک موقعیت واقعی مسأله دار نسبت به تولید راه حل یا محصول برای آن اقدام می کند. حل مسأله می تواند هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی اجرا شود. نقش معلم در آموزش مسأله محوری فراهم آوردن منابع و ابزارهای اطلاعاتی و فرصت های یادگیری برای یادگیرندگان جهت حل مسأله است(دکتر خوش خلق)
يادمان باشد اگر خاطرمان تنهاشد